🔥Part3🔥


♧Bk♧


باصدای اون پسره که همراه نامزد بابام بود برگشتم سمتش .


_سلام


چشمام درد میکرد ناراحت بودم فکر کنم بدبخت تر از من تو دنیا پیدا نمیشه ولی با اینحال لبخنده غمگینی تحویلش دادم.


+سلام


با جواب گرفتن از من سمتم اومد و دستشو سمت من گرفت:


_من پارک چانیولم


دستمو توی دستاش گذاشتم و با لبخند گفتم:


+منم بکهیونم بیون بکهیون خوشبختم


راستش پسره خوبی بنظر میومد ولی من می خواستم دوستا و آدمای کمتری اطرافم باشن چون زیاد آدم اجتماعیی نیستم بخاطر همین یکم احساس معذب بودن بهم تلقین میشه.


♣️♣️♣️♣️♣️♣️


_بابا من میرم اتاقم


پدرش با سر تایئد کرد و بعد رو به چانیول کرد و گفت:


+ پسرم چانیول تو هم با هاش برو


باباش هیچ وقت به اون اینجوری نگاه نمی کرد که داره به کسی که حتی پسرش هم نیست لبخند می زنه.


×باشه


چانیولم بلند شد و همراه بکهیون به سمت اتاق طبقه ی بالا رفتن و بکهیون در اتاقو برای چانیول باز کرد و گذاشت اول چانیول بره داخل وقتی چانیول رفت داخل اونم رفت داخل و درو بست.


تم اتاق قهوه ای و سیاه بود یه تخت کینگ سایز بهمراد یه کمد قهوه ای و پره های کرمی متمایل به قهوه ای و یه میز توالت سیاه به همراه کاغذ دیواری های قهوه ای و سیاه اتاقش خوشکل بود .


_می تونیم باهم راحت باشیم؟!


+اوه البته


لبخندی بهش زدم در واقع چانیول اصلا آدمی نبود که بخواد زیاد به مردم توجهی بکنه جوری که اگه ینفر جلوی پاهاش آخرین نفساشو بکشه براش مهم نیست و عادی از کنارش میره ولی این پسر از وقتی اومده بود توی عمارت آقای بیون چشمشو گرفته بود.


_تو از ازدواج پدر رازی؟


+ناراضی باشم چه کاری از دستم برمیاد؟.... من که هیچکاره نیستم


بکهیون قسمت آخر جمله شو جوری گفت که فقط خودش بشنوه ولی انگار چانیول گوشای تیزی داشت چون اونم حرف بکهیون شنید.


🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥


×خب سویون چیزی که گفته مو آوردی؟؟


سئو جون با حالت ترسناکی گفت و منتظر به سویون نگاه کرد


سویون نفس عمیقی کشید و کیفشو باز کرد و یه پاکت دراورد و سمت سئو جون گرفت.


+سئوجون اون... اون آدمه خطرناکیه.....ترو خدا مواظب باش خواهش میکنم.


با چشمایی که حالا میشد برق اشکو تو چشماش دید به سئو جون نگاه کرد.
سئو جون دسته شو سمتش دراز کرد و پاکتو از دستش گرفت و با نگاه مطمئنی به سویون آرامش داد.


×نگران نباش سویون اتفاقی نمی افته. فقط می خوام مطمئن باشم که کسی که تو می گی خطر ناکه حسابی خطرو به بکهیون نشون بده.


سئو حون آخر حرفشو با نیشخند ترسناکی گفت.


🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥


ببهشید دوستان که انقدر دیر آپ کردم معذرت می خوام امشب چند پارت آپ میکنم😘😘

Comment