حساب الروايه كامله في انستا :renad2315renad231_5:واتباد اني نزعته من الروح ولاكنه يا ربي عزيز.
⚠️رواية منحرفة خاصة للبالغين⚠️وَقَعْتُ بِحُبِ رَجُلٍ ثَلٰاَثِينِيٖ قَاٰمَ بِتَرْبِيَتِيٖ إِنَكَ مُتَزَوِجْ يَاسَيِدْ جُيُوٰنْ قَتَلَ كُلْ مَنْ حَاٰوَلَ لَمْسِيٖ لَسْتُ إِبْنٓتِكْ بٓلْ فٓتَاٖتِكْ زٓوْجَتِكْ لَا تٓتٓحٓمٓلُ مٓاٰ أٓسْفٓلٓكْ صٓغِيٖرِةُ جُونِيٖ إِعْتٓدٓتْ عٓلَىٰ بٓلْعِ أَطْفٓاٰلِيٖ أَصْبَحْتُ أَشْتٓهِيٖ عِقَاٰبٓهْ إِلِيٖسْ أٓنْتِيٖ زٓهْرٓتِيِJeon jungkook Jeon eliss
عذاري الي تكون بنت مسجون وسبب سجنه هي ،، ترغمها امها تروح لديرتهم~ حايل ~ بعيد عن المشاكل الي بالرياض ، لكن ماعرفت بالاذيه الي بتحصل لبنتها والاحداث المشوقه والغموض بالروايه ، وسوال يطرح نفسه وش صار مع سلمان واخوانه مطحس وفايز؟ وش سبب تفرقتهم ؟ من الحرامي الي يقتحم البيت في الليل ؟ وليه ضرب الجده رزنه ؟ وليه شكو انه يكون من عائلتهم ؟ وش السر الي امها ماسكته على فايز ؟ وش سبب سجن ابو عذاري ؟ اسرار واسرار كثيره في الروايه الفضول بيجذبكم لها ..!
الحب ليس مجرد كلمه الحب حياه توهب لمن يستحقها و بعمنى أخر لمن يحتاج إليها ، لتعيد النبض من جديد و لتَفتح الابواب المغلقه ، حتى نستعيد الحياة بعد فقدانها و تعود شمس الآمال ل تنير ظلام الايام المعتمه . #ساكنة فؤادي .
روايه اجتمع فيها الحب القوه والشجاعه وعدم الخوف الحزن الخذلان البعد
سمفونی شماره شیش:جیمین یک داشنجو فیلم سازیه که به طور اتفاقی توی توییتر با سوژه ی جذابی رو به رو میشه، یک عمارت هشتاد ساله که رازی رو با خودش حمل میکنه..راز عشق کیم تهیونگ و جئون جونگکوک.جیمین به صاحب فعلی عمارت یعنی مین یونگی ایمیل میزنه که مشتاقه مستندی راجب ساکنان قبلی بسازه .در کمال تعجب مین یونگی قبول میکنه تا جیمین و همکارش هوسوک رو به عمارتش دعوت کنه و اونجاست که جیمین بیشتر از اون چیزی که فکر میکرد درگیر ماجرا میشه...!𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑪𝒍𝒂𝒔𝒔𝒊𝒄-𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆-𝑨𝒏𝒈𝒔𝒕-𝑺𝒎𝒖𝒕𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝒀𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏-𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌
كان يطلبها من الله دائمًا لكي تكون حلالهُ منذ أن وقع عَينهُ عليها لكنهُ يعلم إنها ستجعلهُ حتمًا يُجن رغم أنها فتاة عشرينية ناضجة إلا إنها تصرفاتها طفولية مشاغبة لكنهُ قرر أن يخوض هذه المغامرة معها .. وأقسم أن يجعلها حرم الشيخ وأن تكون مشاغبتهُ العشرينية .
شیائوجان و وانگ ییبو نیمه شب توی خیابونی خلوت باهم رو به رو میشن.شیائوجان انیگمایی هستش که زندگیش بخاطر اتفاقات ناگواری دچار تغییر شده و دوران سختی رو پشت سر میذاره و سعی میکنه گذشتهاش رو فراموش کنه.و وانگ ییبو آلفایی هستش که وارث خاندان بزرگ وانگه. پسری که برای پدرش اهمیت زیادی داره.رابطهی شیائوجان و وانگ ییبو شروع میشه ولی با شروع مشکلات زندگی کم کم همه چیز تغییر میکنه و روزی بدترین اتفاق برای آن دو پدر میفته که همه چیزو تغییر میده...ૢ𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: Phantomૢ𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: Omegaverse, Mpreg, Angst, Smut, Romance, Dramaૢ𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: Yizhan (zsww)ૢ𝐢𝐝.𝐓𝐞𝐥𝐞𝐠𝐫𝐚𝐦: @PhantomIuna
یونگی به شدت به یه معلم ریاضی نیاز داره تا ریاضیو پاس کنه.جیمین دوستشو بهش پیشنهاد داده.چه اتفاقی میفته وقتی یونگی شروع میکنه به پیشرفت دادن احساساتش نسبت به معلم مرد ریاضیش؟
خلاصه داستان: تهیونگ یک پسر 17 ساله هستش که از سن 5-6 سالگی داخل یتیم خونه زندگی میکنه تا اینکه یک روز شخصی به نام جونگ کوک تصمیم میگیره بره به یتیم خونه ای که دوست صمیمیش نامجون اونجا کار میکنه.ژانر : درام ، عاشقانه ، اجتماعی، اسمات.کاپل اصلی : کوکوی .
"صبر کنید تا کامل بشه "جهانی که با امگا ها مثل برده رفتار میکنه و پر از تبعیض برای اون هاست فقط امگا هایی راحت زندگی میکنن که جفت دارنتهیونگ امگایی که همراه با بردار امگاش پیش خواهرش که آمریکا زندگی میکنه مهاجرت میکنه هر دوی اون ها سعی میکنن به عنوان دو تا امگای تنها توی این کشور جدید زندگی خودشونو بسازن ولی اینا برای تهیونگ تا قبل از این بود که اون بوکسور وحشی رو ببینهCapel || kookv...yonmin...namjin Romans...omegavers.....fantastic....soft....Happy ending
"-مطمعنى كه پشيمون نميشى اگه همه چيز و فراموش كنى؟+وقتى آسمون پر ابر ميشه روشنايى نميتونه مسيرش و پيدا كنه ليام..."ليام پين سرگرد بيست و شش ساله اداره اگاهي و زين مالك يكى از بهترين معمارهاى لندن،سرنوشت اونها رو تا مرز جنون ميبره و در نهايت لذت براشون ابرهاي سياه و بوجود مياره اونا ميتونن ابرهارو ناپديد كنن و اسمون آبى و ببينن؟!ليام ميتونه همه چيز و فراموش كنه و زندگي جديدشو شروع كنه؟زين با گذشته ليام كنار مياد؟
ژانر:مافیایی،اسماتکاپل:کوکمینخلاصه:جیمین ۲۰ ساله ی داستان ما که مادرشو از دست داده خودش هم درس میخونه و هم کار میکنه که بتونه خرج زندگی خودش و برادرش رو دربیاره ولی چی میشه اگه جیهیون برادر جیمین بخواد به هیونگش کمک کنه ولی اوضاع خراب بشه؟ هشدار:این فیک دارای محتوای خشنه اگه کسی روحیه اش سازگار نیست نخونه!تاپ:جونگکوک باتم:جیمینروز آپ:پنجشنبه
آخه کی فکرشو میکنه نامجونی که خدای رپِ کره ست وقتای استراحتش بشینه سَلین بخونه؟! اما من این شانسو داشتم که نه فقط موقع کتاب خوندن کنارش باشم ، بهش تکیه بدم ، سرمو رو سینه یا پاش بزارم ؛ بلکه حرفا و فکراشو بشنوم ، ببوسمش ، حسش کنم ، عطرشو ببلعم و.... قرار گذاشتن با نامجون همین طوریش یکی از آرزوها و رویاهای غیر ممکن همه دختراست! اما من ، کیم سئوک جین ، کسیم که سه سال تموم باهاش قرار می ذارم و مخفیانه خونش زندگی می کنه #Namjoon #Seokjin #Namjin #Taehyung #v #Jungkook #Vkook #bts #Angst #Romance
وویونگ، تنها بازمانده طرد شده ای که مجبور میشه با سان پیوند برقرار کنه تا زندگی خودش رو نجات بده، وارد دنیایی میشه که مسیر زندگیش رو به کلی تغییر میده و به جایی میرسه که آرزو میکنه ای کاش هرگز با اون پسر آشنا نشده بود.
_اسـلـحـه_نویسنده: راحیل کاپل: کوکوی ژانر: جنایی، اکشن، پلیسی، انگست، ماجراجویی، اسماتخلاصه:فرمانده جونگکوک، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام قتل دوستپسرش تراشه ای رو می سازه که عاقبت همهاشون رو نامعلوم میکنهو کیم تهیونگی که ادعا میکنه فقط یک کافهداره و دوست دبیرستان جونگکوکه وارد زندگیش میشه اما آیا واقعا تهیونگ همونیه که نشون میده یا چیز های دیگه ای توی فکرش داره؟
"_ اون یه قاتله..فکر میکنید واقعا فریب پیشنهاد ازدواج با شاهزاده خانم رو میخوره و خودشو تسلیم میکنه؟اصلا گیریم که قبول کرد و خودشو نشون دادشما واقعا اجازه میدید شاهزاده خانم همسر یه قاتل بشه؟+ یَشم ، کسانی رو به قتل میرسونه که سالهاست ما امپراطوران سلطنت موفق نشدیم یک کلمه حرف روی تصمیماتشون بزنیم اون میتونه کمک کنه تاج و تختمو از دست مقامات پلید و سلطه گرم پس بگیرم"┈──༎ຶ──෴──༎ຶ──┈✑°𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓 : 𝑳𝒖𝒏𝒂✑•𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝑯𝒊𝒔𝒕𝒐𝒓𝒊𝒄𝒂𝒍 , 𝑨𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏, 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆 , 𝑺𝒎𝒖𝒕 , 𝑫𝒓𝒂𝒎𝒂✑°𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝑪𝒉𝒂𝒏𝒃𝒂𝒆𝒌•˘✑°:✨️ #بهزودی ✨️┈──༎ຶ──෴──༎ຶ──┈#jade #یشم
ارزويي كه شايد هيچ وقت فكر نميكردي به حقيقت تبديل بشه؟!وقتي هوسوك تنها ارزويي كه داره زنده بمونه و بتونه زندگي كنه ، گربه سياهي پيدا ميشه كه زندگيشو زير و رو ميكنه!
ايومي: فتاه في السادسه عشر من عمرها.. مات والداها وهي في الثامنه واعتنت بها جدتها ولكن موت والداها اثر عليها كثيرا ودخلت في اكتئاب شديد 💜ايكو: هي معلمه ايومي في المدرسه وهي ايضا الأخصائيه النفسيه في المدرسه في الثلاثين من عمرها لا تحب ان يكون احدا تعرفه حزينا وتحاول جاهده ان تسعد من حولها 💜تارا: صديقه ايومي المفضله وهي لا تحب رؤيتها حزينه ابدا وتحاول باقصى جهدها ان تسعدها ولكن بلا فائده 💜كيم نامجون: هو ايضا صديق ايومي المفضل هو يحبها لدرجه الجنون يحاول ان يسعدها بكل ما اوتي من قوه وكلما وجدها حزينه يحضر لها كتابا او اغنيه جديده لانها تعشق القراءه او الاستماع للموسيقى 💜 جيون جونغكوك:صديق نامجون المقرب وهو يساعده في اسعاد ايومي ايضا 💜
جونغكوك و تايهيونغ أخان يحملان نفس الكنية و لكنهم لا يحملان نفس الدم أحدهما يعشق الأخر منذ وقعت عيناه عليه و الأخر لا يراه إلا أخيه الأصغر فـ كيف ستكون حياتهم عندما يقرر أحدهما الاختفاء من حياه الأخر!! رواية مثلية +١٨ لا تمت للواقع بصلة كوبل الرسمي ت،ك 🔄
كل ما ارادتها اميليا هو حنان والدها لها كل فتاه صغيره تكون مدللة ابيها لكنها لم تكن كذلك لم تحصل من والدها حتى نظره تثبت لها بأنه يحبها لم تحصل منه على حضنه الدافئ عندما احتاجت له لم تكن بجانبها لا في فرحتها ولا في حزنها لم تشعر بأن والدها تعيش معهم كل ما كان يفعله هو تجاهلها لم يشعرها يوما بأنها محميه من قبله لكنها وجدتها في شخص آخر عندما وقعت عيناها بعينه لأول مره شعرت بالدفئ شعرت بشعور ليس عليها ان تشعر نحو شخص ليس لها ولن يكون لها تجاهلت الفرق العمر بينهم تجاهلت لكونه في عقده الثالث وهي ما زالت في عقدها الاول لكن أدريان بلاكفورد هل سيتجاهل موقفه من أجلها هل سيضحي كل شيء لها؟